وقتی بچه ها بد خلق می شوند
نوشته شده توسط : محمود

وقتی بچه ها بد خلق می شوند   


    خلق ممکن است طبیعی یا افسرده باشد. شخص طبیعی طیف وسیعی از خلق ها را تجربه می کند و به همان نسبت مجموعه ای از تجلیات عاطفی نیز دارد و همچنین قادر به کنترل اخلاق و عواطف خود نیز است.   

خلق ممکن است طبیعی یا افسرده باشد. شخص طبیعی طیف وسیعی از خلق ها را تجربه می کند و به همان نسبت مجموعه ای از تجلیات عاطفی نیز دارد و همچنین قادر به کنترل اخلاق و عواطف خود نیز است. اختلالات خلقی گروهی از حالات بالینی هستند که با فقدان احساس کنترل بر خلق و تجربه ذهنی ناراحتی شدید همراه هستند.

بیمارانی که خلق بالا دارند، حالت انبساط خاطر، پرش افکار، کاهش خواب، افزایش احترام به نفس و افکار بزرگ منشانه از خود نشان می دهند و بیمارانی که خلق افسرده دارند با کاهش انرژی و علاقه، احساس گناه، اشکال در تمرکز، بی اشتهایی و افکار مرگ و خودکشی مشخص هستند.

سایر علائم و نشانه ها عبارتند از تغییر در سطح فعالیت، توانایی های شناختی، تکلم و اعمال نباتی (یعنی خواب، اشتها، فعالیت جنسی و سایر ریتم های بیولوژیک) این اختلالات عملا همیشه منجر به اختلال در عملکرد شغلی، روابط اجتماعی و بین فردی می گردد.

اختلال قطبی که در گذشته آن را معمولا بیماری بزرگسالان می دانستند یکی از اختلالات روانپزشکی است که در اثر آن در خلق، سطح انرژی، رفتار و نحوه تفکر فرد بیش از حد معمول تغییراتی رخ می دهد به نحوی که عملکرد او را حداقل در یکی از حوزه های ارتباطی، اجتماعی، شغلی یا تحصیلی مختل می کند.

تا این اواخر به وجود اختلال دوقطبی در کودکان و نوجوانان توجه اندکی می شده است. شاید یکی از دلایل آن این باشد که شناسایی این اختلال در کودکان و نوجوانان به دلیل میزان کم وقوع آن ، متغیر بودن علائم بالینی طی دوره ها و میان آنها ، همپوشی نشانه های این اختلال با اختلال های شایع تر دوران کودکی از قبیل بیش فعالی و نقص توجه است.

می توان گفت اگرچه این اختلال در کودکان بسیار نادر است اما پس از بلوغ به طور چشمگیری افزایش می یابد. فرد مبتلا می تواند در یک لحظه تا حد زیادی شیدا، سرخوش و لجام گسیخته و در لحظه بعد آنقدر افسرده و بی تحرک و در مواقعی بسیار بهنجار باشد. در اختلال دوقطبی ممکن است علایم دوره شیدایی، دوره افسردگی یا هر دو دوره همزمان وجود داشته باشد.

دوره شیدایی با خلق شادتر از حد طبیعی یا تحریک پذیری و بی قراری به همراه انرژی بیش از حد معمول مشخص می شود و در دوره افسردگی احساس غمگینی شدید یا بی قراری و تحریک پذیری همراه با انرژی کمتر از حد معمول دیده می شود. برخلاف بزرگسالان، در کودکان نمی توان به راحتی یک دوره مشخص افسردگی و شیدایی را از یکدیگر مجزا کرد و در اکثر مواقع علایم هر دو دوره همزمان و به حالت مختلط دیده می شود.

کودکان و نوجوانان مبتلا به این اختلال تغییرات و نوسان های خلقی شدید چرخه ای دارند، شیدایی به طور معمول، دوره هایی خاص و شروع و خاتمه مشخص دارد. بنابراین شیدایی در حالت کاملا رشد یافته آن به وضوح با حالت های معمول کودک متفاوت است.

این دوره معمولا در بزرگسالان به صورت دوره های چند روزه تا چند ماهه و با علائم خلق شاد یا تحریک پذیر، خودبزرگ بینی، پرحرفی و سایر علائم دیده می شود.

اما در کودکان اگر چنین دوره های مشخصی هم وجود داشته باشد معمولا محدود به چند ساعت است و در طول روز چندین بار علائم هر دو دوره دیده می شود. ممکن است در طول روز مکررا خلق و انرژی کودک تغییر کند و در بیشتر مواقع روحیه او تحریک پذیر و بی قرار به نظر برسد.

کودکان مبتلا به اختلال دوقطبی ممکن است رفتارهای احمقانه، سبکسرانه، بسیار تحریک آمیز و پرحرفی همراه با باورهای خودبزرگ بینی داشته باشند.

این که کودکان ادعای داشتن قدرت ها یا توانایی های خاص کنند، امری بهنجار است اما یک کودک یا نوجوان مبتلا به این اختلال، طی یک دوره شیدایی واقعا باور دارد که از همه قدرتمند تر است.

ممکن است ابراز کند که حالش از همیشه بهتر است، هرگز به این خوبی نبوده است و در همه کارهایش از دوستان و همکلاسی هایش جلوتر است یا از همه باهوش تر، زیباتر یا موفق تر است در حالی که واقعا این طور نیست. از طرف دیگر خستگی ناپذیری، بی قراری و بی خوابی نیز در این دسته از کودکان و نوجوانان معمول است.

آنها ممکن است خیلی کم بخوابند یا چند روز بدون احساس خستگی نخوابند. ممکن است بتوانند برای ساعت ها حواس خود را بر فعالیت مورد علاقه شان متمرکز کنند یا در یک بازی خیالی غرق شوند.

آنها همزمان ممکن است به میزان زیادی دچار حواس پرتی شوند و مدام از این شاخه به آن شاخه بپرند یا خیالپردازی کودک به شکل قابل توجهی زیاد شود و خانواده و اطرافیان او را دروغگو بدانند. کودک ممکن است دروغ بگوید اما دروغ هایی که نشانه اختلال دوقطبی است، معنای خودبزرگ بینی دارد.



● علت های اختلال دوقطبی

اگرچه پژوهش در مورد بزرگسالان مبتلا به اختلال دوقطبی نشان داده است که این اختلال یکی از ارثی ترین موارد اختلال روانی است، اما مطالعات خانوادگی و ژنتیک بیانگر آن است که اختلال دوقطبی از آمادگی ژنتیکی در ترکیب با عوامل طبیعی مانند فشارهای زندگی یا آشفتگی های خانوادگی نیز ناشی می شود.

نکته: درمان این اختلال در کودکان و نوجوانان نیازمند یک برنامه چند وجهی توام با آموزش بیمار و خانواده او در مورد بیماری و استفاده از دارو و مداخله های روان درمانی است

براساس مطالعات، احتمال ابتلای فرزندان به اختلال دوقطبی در صورتی که یکی از والدین مبتلا به این اختلال باشد به ۵ تا ۳۰ درصد و در صورتی که هر دو والد مبتلا باشند به حدود ۵۰ تا ۷۰ درصد افزایش می یابد.

اگر چه این اختلال ممکن است هر کسی را مبتلا کند، به طور قطع معلوم شده است که این اختلال یک اختلال خانوادگی است. طبق تحقیقات در صورتی که پدر یا مادر یا هر دوی آنها مبتلا باشند، احتمال این که فرزندانشان نیز به این اختلال یا دیگر اختلال های خلقی مبتلا شوند، ۵ برابر بیشتر خواهد بود.

اختلال دوقطبی مانند بسیاری از اختلالات دیگر کودکی و نوجوانی بندرت به تنهایی رخ می دهد و در حدود ۷۰ تا ۹۰ درصد موارد اختلال دیگری نیز در فرد وجود دارد که از آن جمله می توان به اختلالات رفتاری، اختلال بیش فعالی ـ کم توجهی و اختلالات اضطرابی اشاره کرد.

دوره شیدایی شاخص اصلی اختلال دوقطبی است که دارای مشخصه های ذیل است :

افزایش احترام به نفس یا خودبزرگ بینی ، کاهش نیاز به خواب ، پرحرف تر از حد معمول بودن یا احساس فشار برای صحبت مستمر، پرش افکار یا احساس ذهنی سبقت جویی افکار ، حواس پرتی، افزایش رفتارهای هدفدار از نظر اجتماعی، شغلی و تحصیلی و پرداختن بیش از حد به فعالیت های لذتبخش که احتمال نتایج دردناک آنها زیاد است.

کودکان مبتلا به شیدایی اغلب نشانه های غیرمعمول از خود نشان می دهند. تحریک پذیری، ستیزه جویی و ویژگی های مختلط شیدایی ـ افسردگی بسیار شایع تر از سرخوشی است. کودکان در حالت شیدایی، اعتقاد زیادی به درستی یا اهمیت نظرات خود دارند.

ممکن است ابراز کند که حالش از همیشه بهتر است، در همه کارهایش از دوستان و همکلاسی ها جلوتر است و رفتارهای توجه طلبی او افزایش می یابد. حتی آنها ممکن است این باور غیرمنطقی را داشته باشند که به شهرت زیادی خواهند رسید. ممکن است خیالپردازی های کودک به شکل قابل توجهی افزایش یابد و خانواده یا دیگران او را دروغگو بپندارند.

در کودکان مبتلا به این اختلال، دروغ ها و خیالپردازی ها متناسب با سن و موقعیت نیست و از شدت بیشتری برخوردار است و کودک یا نوجوان مبتلا ممکن است پرحرف شود و به طور مداوم راجع به آن چیزی حرف بزند که دوست دارد.



● درمان اختلال دو قطبی

درمان این اختلال در کودکان و نوجوانان نیازمند یک برنامه چند وجهی توام با آموزش بیمار و خانواده او در مورد بیماری و استفاده از دارو و مداخله های روان درمانی است. بعد از تشخیص اختلال، درمان دارویی برای کنترل علائم شروع می شود و جزو ضروری درمان است و مصرف منظم آن طبق تجویز پزشک بایستی جدی گرفته شود.

دیگر اقدامات درمانی که در کنار دارو می تواند کمک کننده باشد، عبارت است از آموزش کافی درباره بیماری، مشاوره یا روان درمانی برای فرد و خانواده، آموزش و اجرای روش های کاهش استرس، تغذیه مناسب، خواب منظم، ورزش و شرکت در گروه های حمایتی مربوط به این اختلال، در مداخله های روانی ـ اجتماعی برای درمان این اختلال، بر فراهم کردن اطلاعات برای کودکان و خانواده وی درباره این اختلال، نشانه ها و دوره آن، تاثیر احتمالی آن بر عملکرد خانواده و توارث پذیری تاکید می شود.

والدین کودکان مبتلا به این بیماری لازم است توجه داشته باشند که هیچگاه به خاطر بیماری فرزندشان، خود یا دیگران را سرزنش نکنند. فرزند خود را به خاطر داشتن این بیماری و علائم آن سرزنش یا تنبیه نکنند. اختلال فرزند خود را پذیرفته و همراه با سایر اعضای خانواده سعی کنید وی را یاری دهید. اگر در مراقبت از بیمار خود احساس خستگی می کنید با پزشک مربوط مشورت کنید و از دیگران کمک بگیرید. سعی نکنید بیماری فرزند خود را انکار کنید و تا جایی که ممکن است راجع به اختلال فرزندتان بیاموزید.




:: بازدید از این مطلب : 145
|
امتیاز مطلب : 13
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : شنبه 3 ارديبهشت 1390 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: